|-| Mehran Modiri |-| |
![]() |
همان موقع که داشتم قسمت شعرای مرد هزار چهره را می دیدم و می خندیدم، مطمئن بودم که سر و صدا راه می افتد. و احتمالا بعضی ها معترض خواهند شد و آن را توهین به جامعه روشنفکری می دانند. جدی ترین اعتراض را توکا نیستانی مطرح کرد که کاریکاتوریست است. لحن عصبانی ایشان نشان می داد که به شدت نگران شده اند.و اشاره کرده اند به این که حلقه دروس و گالری نقاشی در این سریال، به خانم لیلی گلستان بر می گردد که در دروس گالری نقاشی دارد و آن اسم هم شبیه میم. آزاد است و این عکس هم به منوچهر آتشی شباهت دارد و... مصاحبه جالبی بود. از دو جهت: یکی این که توکا نیستانی خودش کاریکاتور می کشد؛ هنری که همیشه در معرض این جور اتهامات و خرده گیری ها بوده است و به مخاطب " با ظرفیت" نیاز دارد. دوم این که لحن ایشان دچار نقض غرض بود. او از توهین شاکی است اما در باره امیر مهدی ژوله (نویسنده این قسمت) و کل مجموعه و کل مردم ایران چنین می گوید:" در جمعیت هفتاد میلیونی ، 99 درصد آنها به نظر من بی سواد هستند چون اهل كتاب خواندن نیستند، این یك درصد با سوادی هم كه داریم می خواهند نابود كنند. به نظر من این یك متن بی سر و ته احمقانه بود كه یك آدم بی سواد نوشته بود برای خنداندن مردم، موفق هم بود، همه دیدند و خندیدند خیلی هم لذت بردند." لیلی گلستان در واکنش به نگرانی نیستانی که حلقه دروس را توهین به ایشان دانسته بود، این گونه اظهار نظر کرده:" من اولین باری است که چنین چیزی می شنوم، کسی تا الان چنین چیزی به من نگفته است!"
دیشب که از رادیو فرهنگ تماس گرفتند و خواستند تا در باره ی این دعوا و مرد هزار چهره ، نظرم را بگویم، فهمیدم که کار بالا گرفته است و ظاهرا یار کشی هم شده. ظاهرا این مشکل قدیمی هم چنان حل نشده باقی مانده و همه صنوف و دسته ها و آدم ها در پی کشف توهین اند. واقعا اگر قرار باشد که اهل هنر در باره آدم های بی مدعی بنویسند، فقط فواحش و دزدان در دسترس باقی می مانند. خیلی خود فریبانه است که بخواهیم در باره هر شغل و گروهی، پاستوریزه نگاه کنیم. شوکران و اعتراض بی مورد پرستاران را یادتان هست؟ تازه وقتی پای طنز در میان است که دست هنرمند بازتر است ( مثل کاریکاتور ). طنز توان آسیب شناسی و تلنگر آرام و سرخوشانه را دارد. و واقعا چه کسی می تواند مدعی بی نیازی آدم ها و مشاغل و گروه ها ( و البته جامعه روشنفکری) از آسیب شناسی باشد؟ حتی می توان نقد تند و تیز را هم در این قالب طرح کرد و توهین هم نکرد. مرد هزار چهره تواست با زیرکی و به گونه ای متعادل طنز خود را پیش ببرد و هیچ کجا هم به کسی توهین نکند. آن ها فقط در باره آدم های اشتباهی حرف زدند و توانستند بالاتر و موفق تر از حد متعارف طنز تلویزیون بایستند.
http://jalalifakhr.blogfa.com/8701.aspx
مدیری كه قبلا در مجموعههای موسوم به 90 شبی باید یك 10 15 قسمتی از پخش مجموعهاش میگذشت تا بتواند شخصیتهای داستانش را دربیاورد این بار (مثل دو سال پیش و با سریال جایزه بزرگ) ثابت كرد كه میتواند مجموعهای را بسازد كه طبق خواست بینندگانش تغییر نكند و از همان ابتدا تمام داستان و شخصیت و تیپها تعریف شده باشند. اما این بار هم انگار كه مد شده باشد خیلیها نشستند تا ببینند مدیری پا توی كفش كدام جماعت كرده است كه بروند شكایت كنند! چون خبرگزاریها همان اوایل فروردین و با پخش تنها چند قسمت از سریال «مردهزار چهره» خبری را روی خروجیهای خودشان گذاشتند با این مضمون كه اداره ثبت احوال شیراز از مدیری و سریالش شكایت كرده است. چیزی كه البته از بس این روزها زیاد شده است چندان هم جدی گرفته نشد. اما به هر حال در این دادخواست مواردی به عنوان دلایل و مستندات توهین بیان شده است از جمله:
انتصاب شخصیت اصلی داستان به عنوان شخص كلاهبردار شیاد و متقلب در مجموعه ثبت احوال شیراز، ارائه فضای بی نظم و خارج از شان اداری در ثبت احوال شیراز و القای سوءاستفاده از موقعیت شغلی توسط كاركنان اداره كل ثبت احوال شیراز. اداره ثبت احوال شیراز كوتاه هم نیامده است و در این دادخواست، خواستار اعاده حیثیت و دریافت 21 میلیارد ریال به عنوان خسارت معنوی وارد شده به مجموعه ثبت احوال شیراز شده است! واقعا باید تاسف خورد حتی اگر به فرض منظور آقای مدیری هم همین چیزی باشد كه آقایان گفتند، چه اشكالی دارد؟ تازه مگر كاركرد طنز چیزی غیر از بیان مشكلات و ایرادات با بیانی خنده آور است؟ مهران مدیری هم از این به بعد باید برود سراغ همان روستای خود ساخته اش یعنی «برره» تا به هیچكس برنخورد! 21 میلیارد ریال! بابا این از كل فیلم هم كه بیشتر شد! مهران مدیری بهتر است جمع آوری اعانه را جهت پاسخگویی شروع كند! یكی نیست به اینها بگوید بابا این یك فیلم است و یك فیلمساز بالاخره باید یك صنفی را دستمایه كارش قرار بدهد و و این لازمه یك كار طنز است.پس به قول خود آقای شصتچی نظرات عالی منجمد!
رادیو و تلویزیون شنبه 17 فروردین 1387 -
بازتاب سریالهای نوروزی در سایتها و وبلاگهای فارسی زبان اینترنت در تسخیر مرد هزار چهره گروه رسانه- رضا استادی: قطار پرشتاب رسانهها دیگر پشت هیچ چراغ قرمزی متوقف نمیشود. تعطیلی دو هفتهای ابتدای سال شاید برای نشریات مكتوب و رسمی كشور یك مرخصی طولانی محسوب شود، اما برای سایتها و وبلاگهای غیررسمی، هر سوژهای میتواند دستمایه یك جریان خبری باشد كه دیدگاههای مختلفی را به چالش میكشاند. این بار این اتفاق درباره سریالهای نوروزی سال 87 رخ داد. كافی است عبارت «سریالهای نوروزی» را در یكی از موتورهای جستجو تایپ كنید تا با حجم زیادی از مطالب منتشر شده روی فضای مجازی اینترنت درباره این سریالها مواجه شوید. این همان موضوعی بود كه در روزهای اول نوروز، به موضوع «داغ» سایتهای مختلف تبدیل شد. در میان 4 سریال نوروزی، «مرد هزار چهره» بیش از دیگر سریالها مورد توجه سایتها قرار گرفت. یكی از سایتهای اینترنتی در همان روزهای اول درباره سریالهای نوروزی نوشت: «عید نوروز، زمان دید و بازدید و سفر است و برخلاف ماه رمضان، مردم در خانه منتظر سریال ننشستهاند بنابراین باید برنامهها و سریالهای تلویزیونی نوروز در جذب مخاطبان، رقابت سنگینتری داشته باشند.» نویسنده در ادامه مطلب خود اشاره كرده بود: «پیمان قاسمخانی در سریال مرد هزار چهره، مانند مارمولك از الگوی جابهجایی استفاده كرده در سینما استفاده شده و معمولا جواب مثبت داده است. در مارمولك یك دزد در لباس یك روحانی از زندان فرار میكند و بعد مجبور میشود در هیئت یك روحانی زندگی كند. این اجبار بتدریج منش او را تغییر میدهد و از او انسانی نیك و تاثیرگذار میسازد.... البته نام بردن از برخی حرفههای مختلف باعث برانگیخته شدن اعتراضهایی به این مجموعه نیز شده است. به عنوان مثال سازمان ثبت احوال شیراز شكایتی از عوامل ساخت این سریال كرده و ادعای غرامت 21 میلیارد ریالی برای جبران لطمات معنوی وارد شده به این دستگاه در اثر پخش سریال مرد هزار چهره شده است... سایت دیگری ادعا كرده است در یكی از قسمتهای پخش شده از این مجموعه كه به انتقاد از محافل شاعرانه در ایران میپردازد، از گریم مشابه و حتی نام مشابه یكی از شاعران معاصر ایرانی كه بتازگی درگذشته، استفاده شده است.» آنچه سبب شد سریال مرد هزار چهره در این روزها مورد توجه رسانهها قرار گیرد، نگاه انتقادی و طنز گونه این سریال به قشرهای مختلف اجتماعی بود. در سالهای گذشته، هیچ مخاطبی به یاد ندارد كه سریالی با مضمون طنز و با این میزان از اغراق را درباره مشاغلی همچون: پزشكان، نظامیان و... دیده باشد. با این دیدگاه نویسنده یكی از وبلاگها در مطلبی با عنوان «شمشیر از رو بسته «مرد هزار چهره» علیه اخلاق جامعه ایرانی»، به برخی از نكات برجسته این سریال اشاره كرده است. از نگاه این نویسنده «زیر سوال بردن نظام ناكارآمد مبارزه با مفاسد اقتصادی، با همراه كردن بیننده با حس بیگناهی آقای شصتچی در دادگاه، انتقاد از عدم نظارت مفید بر سیستم بهداشتی درمانی كشور و زیر سوال بردن روحیه پول محور در جامعه پزشكی، هجمه به عادت قهرمان پروری جامعه ایرانی بدون شناخت از «قهرمان»، به سخره گرفتن نظام اداری بخصوص در بانكها، تلاش برای اثبات این ادعا كه در جامعه ایرانی بدون «جنجال» و «جیغ و داد و هوار» امكان رسیدن به حق مشروع سخت و صعب میشود؛ همه و همه از رویكرد جدی سریال به خراشیدن پیكراخلاق جامعه خبر میدهد.» وبلاگنویس دیگری نیز به این نكته اشاره میكند كه: «مجموعه مرد هزار چهره بدرستی معتقد است كسانی كه جامعه را با «دروغ» به انحطاط میكشانند، لزوما افراد فاسدی نیستند، بلكه برخی نقاط ضعف و عقدههای روانی معمولی حتی میتواند یك جوان سادهدل و سالم شهرستانی را به بازی با جان و مال و عرض و آبروی مردم بكشاند ، چرا كه «خوشش میآید از او تعریف كنند و او را دكتر خطاب كنند»، «از رسیدن به قدرت خشنود میشود» ، «استعداد خوبی در جوگیر شدن دارد»، «از كودكی آرزوی زدن آژیر خودروی پلیس را داشته» و بالاخره به تجملات و «سوشی و خاویار در صبحانه» علاقه دارد و از ترس مرگ، حتی حاضر است نامزد خود را وانهاده با دیگری ازدواج كند. البته این افراد باید از برخی ویژگیها چون توان «دروغگویی» بهرهمند باشند.» وبلاگنویس دیگری نیز با اشاره به نبود روحیه انتقادپذیری در میان ایرانیان، با تمجید از «نقد جامعه» در این سریال، شناخت خود از ایرانیان را براساس این سریال این گونه بیان میكند كه ایرانیها زود «جوگیر» میشوند، بلد نیستند بگویند «نه»، آدمهای غیرمتخصص خیلی سریع در سیستم غیرتخصص خود جا میافتند و افراد زیردست و حتی خبره به رفتار غیرحرفهای آنها توجه نمیكنند، به گفته افراد دقت نمیشود بلكه به نام و موقعیت شغلی افراد توجه میشود، سیستم اداری فشل است، برای این كه در یك اداره دولتی كار ارباب رجوع راه میافتد باید ارباب رجوع داد بزند، ادا و اطوار عرفان مسلكی مدرن ایرانی، روشنفكرنمایی بعضی از ادبای ایرانی و...» من هم گریه كردم پایان سریال نیز توجه نویسندگان مختلفی را به خود جلب كرد. در مطلبی با عنوان «فراتر از یك مجموعه طنز» میخوانیم: «قسمت سیزدهم بیش از اونكه بخندونه، به گریه انداخت... قصه مدیری و شصتچی، قصه خیلی از ماهاست. قصه دكترها و دزدها و پلیسها و ادبا و... هم همینطور. اونایی كه دوست دارن، چیزاییرو كه تو زندگی دارن دوست داشته باشن و دیگرانی كه فقط دوست دارن چیزاییرو كه تو زندگی ندارن بهش اضافه كنن... اینجا دیگران، متوجه موقعیتی كه خواسته یا ناخواسته بهوجودش آوردن شدن و داستان به خوبی و خوشی به پایان رسید. اما آیا مایی كه تو زندگیمون مسبب مشكلات مشابه برای كسانی هستیم كه نمیخوان مث ما زندگی كنن، متوجه كارهامون میشیم؟» نویسندهای دیگر در مطلبی با عنوان «خداحافظ كارمند ساده بایگانی ثبت احوال شیراز» مینویسند: «وقتی آن گریه دیدنی شصتچی را در سكانس آخر دادگاه دیدم... بغض گلوم روگرفت. دلم میخواست خودم هم مثل بقیه از مهران مدیری تشكری كرده باشم». و دست آخر این كه علی شكوریراد، نماینده پیشین مجلس در وب سایت شخصی خود درباره این سریال مینویسند: «حقیقت آن است كه ما مسخره شدهایم. نه به عنوان پزشك و نه در این سریال تلویزیونی، به گزاف نمیگویم هنگام دیدن این قسمت از سریال، به جامعه خودمان در این 3 سال گذشته فكر میكردم، جامعه ما هم مانند آن جمعیت نشسته در سالن، حرفهای حیرتآور را بادهان باز گوش داده و برخی هم آنچه را فهمیده نمیشده است، به حساب شجاعت، فضل و كرامت سخنران گذاشتهاند. حال باید منتظر بنشینیم تا صحنه مشابه چنان دادگاهی كی برپا شود تا دكتر طبیبیانهای ظاهر بین و زودباور و سرگرد فلانی متوهم و خوش خیال و لابد برخی خاماندیشان مدعی بفهمند و در جایگاه مدعی قرار بگیرند و به خاطر سوءاستفاده از عواطف ساده آنها خواستار اشد مجازات متهمی شوند كه اصرار دارد از خود دفاع كند و بگوید من یك كارمند ساده بودم كه جهل مرا جو گیر كرد و به اینجا رساند كه امروز با این عنوان محاكمه شوم.» اینها بخشی از بازتابهای این سریال در فضای اینترنت بود. برای دیدن بقیه مطالب كافی است عنوان «مرد هزار چهره» را در یك سایت جستجوی اینترنتی تایپ كنید.
http://jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100935020896
مدیری برنده سیمرغ نشد.اما موفقیت او در جشنواره امسال همچنان تحسین برانگیز و به یاد ماندنیست.
به امید جشنواره های بعدی...
************
نامزدهای بهترین بازیگر مرد نقش مكمل مطابق اعلامیه روابط عمومی جشنواره:
سیاوش چراغیپور برای فیلم (همیشه پای یك زن در میان است)
محمد كاسبی برای فیلم (دیوار)
محسن طنابنده برای فیلم (استشهادی برای خدا)
مهران مدیری برای فیلم (همیشه پای یك زن در میان است)
حسن نجاریان برای فیلم (فرزند خاك)
هنوز نتایج نهایی اعلام نشده اما تا همین لحظه این موفقیت رو به مهران مدیری و علاقمندان او تبریک می گم.
اسامی نامزدهای سایر رشته ها رو اینجا می تونید ببینید.
.
************
.
سینمای ما - اینها بازیگران شاخص مرد جشنواره بیست و ششم هستند بازیگرانی كه فیلمهای شان در بخش مسابقه به نمایش درمیآید و به همین دلیل میتوانند گزینه جدی كسب سیمرغ باشند. بازیگران دیگری چون پرویز پرستویی، لیلا حاتمی، باران كوثری و پژمان بازغی نیز میتوانستند در این فهرست باشند كه با خروج فیلمهای <صد سال به این سالها>، <هر شب تنهایی> ، <دایره زنگی> و <ریسمان باز> از بخش مسابقه ویترین جشنواره رونق گذشته را ندارد.
.
.
عزت ا... انتظامی ،حامد بهداد،امین حیایی،رامبد جوان،بهرام رادان،خسرو شکیبایی،محمدرضا فروتن،رضا کیانیان ،مهران مدیری،جمشید هاشم پور
مهران مدیری
بعد از سالها حضور مداوم در تلویزیون به عنوان كارگردان و بازیگر طنزهای شبانه، امسال تصمیم گرفت كه به سینما بیاید. او ابتدا قرار بود در <لبه پرتگاه> بیضایی حضور یابد كه با منتفی شدن تولید این فیلم مدیری نقش كوتاه را در <همیشه پای یك زن در میان است> را برعهده گرفت. در فیلم طنزآمیز كمال تبریزی كه اثری زن محور است مدیری نقش یك وكیل را بازی میكند. نقشی كه گویا مدیری در آن حضور متفاوتی دارد. مدیری با این نقش یكی از شانسهای جدی نامزدی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مكمل است. او همچنین در <دایره زنگی> هم بازی كرده كه هنوز نمایش آن در بخش میهمان جشنواره قطعی نشده است. به هر صورت رویكرد یكی از مهمترین سرگرمیسازان تلویزیون در این سالها به سینما، میتواند جالب توجه باشد.
منبع: بانی فیلم
.
"همیشه پای یک زن در میان است" به بخش "سودای سیمرغ" جشنواره پیوست !
.
.
اسامی 23 فیلم بلند ایرانی بخش سودای سیمرغ:
سینمای ما-دبیرخانهی جشنواره فیلم فجر اسامی 23 فیلم بلند ایرانی بخش سودای سیمرغ ـ مسابقه سینمای ایران و 5فیلم رزرو این بخش را اعلام كرد. فیلمهای "آتش سبز"(محمدرضا اصلانی)، "آن مرد آمد"(حمید بهمنی)، "آواز گنجشكها"(مجید مجیدی)"احضارشدگان"(آرش معیری)، "استشهادی برای خدا"(علیرضا امینی)، "انعكاس"(رضا كریمی)،"باد در علفزار میپیچید"(خسرو معصومی)، "به همین سادگی"(سیدرضا میركریمی)، "پرچمهای قلعه كاوه"(محمد نوریزاده)، "تولدی دیگر" ( عباس رافعی)، "جعبه موسیقی" ( فرزاد موتمن)، "حس پنهان"(مصطفی رزاق كریمی )، "خاك آشنا"(بهمن فرمانآرا)، "خواب زمستانی"( سیامك شایقی) ، "در میان ابرها (سیدروحاله حجازی) ، ستایش (محمدرضا رحمانی)، سهم گمشده (حسن نجفی)،شب(رسول صدرعاملی)، فرزند خاك (تلخ عین عسل)از محمدباشه آهنگر، كنعان (مانی حقیقی)، محیا (اكبر خواجویی)هامون و دریا (ابراهیم فروزش)، همیشه پای یك زن در میان است (كمال تبریزی) در بخش سودای سیمرغ رقابت میكنند.
همچنین فیلمهای انتهای زمین(ابوالفضل صفاری)،سبز كوچك (غلامرضا رمضانی)، حقیقت گمشده (محمد احمدی)، هر شب تنهایی(رسول صدرعاملی)و قرنطینه (منوچهر هادی)به عنوان فیلمهای رزرو بخش مسابقه سینمای ایران انتخاب شدهاند.
محمد بزرگ نیا، محمدرضاتخت كشیان، پوران درخشنده، مجید رضابالا، جمال شورجه، محمد ابراهیم صلواتی فر، داریوش فرهنگ، مجتبی مشیری و محمدحسین نیرومند اعضای هیات انتخناب بخش سینمای ایران جشنواره بودند كه كار گزینش آثار را از اوایل دی ماه آغاز كردند.
گفتنی است: فیلمهای "صد سال به این سالها" سامان مقدم، "تیغزن" علیرضا داودنژاد، دایره زنگی پریسا بختآور، آتشكار محسن امیر یوسفی از جمله فیلمهایی است كه احتمال میرفت در جشنوارهی فجر حضور داشته باشند.
و خبر دیگری از سایت سینمای ما:
در پی كنار ماندن سه فیلم «دایره زنگی»، «آتشكار»و «صد سال به این سالها»؛ توصیه شدید اصولگرایان:در آستانه انتخابات، هیچ فیلمی از جشنواره فجر خارج نشود!
در پی اعلام فهرست فیلمهای حاضر در بخشهای مختلف جشنواره فیلم فجر، واكنشهای مختلفی در حوزههای فرهنگی و سیاسی ایجاد شد.اگرچه خبر خارج شدن سه فیلم از بخش اصلی جشنواره فیلم فجر قطعی شده ، اما اطلاعات دریافتی بسیار مهمی حاکی از آن است كه برخی هنرمندان اصولگرا که بسیار به دولت اصولگرای احمدی نژاد علاقه مندند، به شدت توصه کرده اند كه هیچ فیلمی از جشنواره فیلم فجر خارج نشود.به اعتقاد این افراد، این اقدام در آستانه انتخابات تاثیر بسیار منفی در افکار عمومی خواهد داشت و دوستداران دولت اصولگرای احمدی نژاد نگران این موضوع هستند.
بنا به این گزارش، اسامی فیلمهای بخش مسابقه اعلام شده است اما برخی همچنان در حال رایزنی برای حضور این فیلمها هستند.از سویی دیگر گفته می شود اصلاح طلبان و رسانه های نزدیک به آنها به شدت منتظر مانور دادن برهرگونه خبر منفی در زمینه جشنواره فیلم فجر هستند و قرار است اخبار،تحلیلها و گزارشهای بسیار زیادی دراین زمینه منتشر کنند .
جشنواره فیلم فجر مهمترین رویدادهنری درایران است که هرساله توجه بسیاری را به خود جلب می کند.
دایره زنگی،آتشكار و صد سال به این سالها سه فیلمی هستند كه به دلیل مضامین بحث برانگیزشان از حضور در بخش اصلی جشنواره حذف شدند .
***
پی نوشت:
«دایره زنگی» تنها با ۳ نمایش به جشنواره آمد!
.
سلام دوستان
من کتایون هستم.قراره برای مدتی در نوشتن وبلاگ با الهه همکاری کنم.می دونم اداره کردن اینجا با جذابیت و نظمی که الهه همیشه حفظش کرده خیلی سخته. ومی دونم هرگز نمی تونم وبلاگ رو مثل الهه اداره کنم.اما چاره ای نیست.باید تحملم کنید تا الهه سرش خلوت تر بشه و برگرده.
اخبار خوبی ندارم امروز.اما بازم چاره چیه؟
...
.
احتمال محرومیت برخی از فیلم ها از حضور در جشنواره
/ همیشه پای یک فیلم در میان است!
گیسو فغفوری – روزنامه اعتماد ملی – 1بهمن 1386
...
در بین هیات انتخاب اختلاف درباره فیلم های راه یافته به بخش های مختلف جشنواره وجود دارد و برخی فیلم ها از نظر بعضی از اعضا امکان حضور در جشنواره را ندارند و فیلم های همچون "آتشکار" و"همیشه پای یک زن در میان است"و"دایره زنگی" از آن جمله اند.اگر چنین اتفاقی بیفتد احتمالا این فیلم ها نه تنها نمی توانند مجوز شرکت در جشنواره امسال را بگیرند و در این رقابت سالانه شرکت کنند که نمایش آنها بعد از جشنواره هم با دشواری رو به رو خواهد شد.تا روز 15دی خبرها بر حضور فیلم"همیشه پای یک زن در میان است"ساخته کمال تبریزی در جشنواره دلالت می کند و جلوه های ویژه آن نیز تهیه شده بود؛فیلمی که تهیه کننده دوست داشت تنها چند نمایش محدود در بخش جنبی داشته باشد تا تازگی فیلم از دست نرود.فیلمی کمدی که با یک جمله و در همان گزارش پشت صحنه هایی که منتشر شد در آن اعلام می شد این بار تبریزی به سراغ زنان رفته است تا بگوید در هر دعوایی اگر بگردی "همیشه پای یک زن در میان است".حبیب رضایی با گریم متفاوت و گل شیفته در کنار مهران مدیری و رضا کیانیان در این فیلم بازی می کنند.
این روزها شایعه شده است این فیلم امکان اکران و نمایش ندارد،البته باید منتظر ماند و دید و امیدوار بود این اتفاق نیفتد.
یک منبع موثق به اعتماد ملی می گوید که یکی از علل تأخیر در اعلام فیلم های راه یافته به بخش های مختلف جشنواره نیز همین اختلاف نظرها و فشارهای احتمالی برای حذف برخی از فیلم هااست.